
چرا پوکر فیسم؟
تا حالا شده احساس کنی یه چیزی ته دلت سنگینی میکنه ولی نمیتونی یا نمیخوای دربارهش حرف بزنی؟
یا وقتی ناراحتی، ناراحتیات رو قورت بدی چون فکر میکنی بقیه حوصله شنیدنش رو ندارن یا ممکنه قضاوتت کنن؟ شاید همیشه لبخند به لب داری، اما درونت غوغاست. اگر این تجربهها برات آشناست، ممکنه با **تله بازداری هیجانی** درگیر باشی؛ جایی که احساساتت درونت زندانی میشن و بیرون نمیریزن.
معرفی علمی و سادهفهم تله بازداری هیجانی
تله بازداری هیجانی یکی از تلههای شخصیتی تعریفشده در نظریه «طرحوارهدرمانی» است. این تله یعنی فرد یاد میگیرد که ابراز احساسات خودش (ناراحتی، عصبانیت، عشق، اشتیاق و...) را سرکوب کند چون در کودکی، یاد گرفته بود که احساساتش خطرناک، غیرقابلقبول یا بیارزشاند.
مثلاً ممکنه بزرگ شده باشی در خانوادهای که میگفتن «گریه برای بچههاست» یا «عصبانی نشو، زشته». کمکم مغز یاد میگیره که احساسات باید کنترل بشن، حتی وقتی کاملاً طبیعی و سالم هستن. این بازداری به مرور به بخشی از شخصیت فرد تبدیل میشه.
تأثیر این تله بر رشد فردی و حرفهای
در محیط کاری، تله بازداری هیجانی میتونه باعث بشه:
* نتونی بازخورد واقعی بدی یا بگیری.
* احساساتت رو در جلسات کاری، مکالمه با همتیمیها یا حتی در زمان تصمیمگیری سرکوب کنی.
* از ترس ناراحت کردن دیگران، خودت رو نادیده بگیری.
* خلاقیتت کم بشه چون احساسات، سوخت موتور خلاقیته.
* در موقعیتهای رهبری یا مذاکره دچار مشکل بشی چون شفاف و اصیل نیستی.
اگر کارآفرین یا فریلنسر باشی، بازداری هیجانی میتونه باعث بشه نتونی درباره نیازها، خواستهها یا مرزهات شفاف حرف بزنی و همین موضوع، فرسودگی هیجانی یا حتی انزوا بههمراه بیاره.
علائم و نشانههای فعال بودن تله بازداری هیجانی
اگر این موارد برات آشناست، احتمالاً این تله در تو فعاله:
* سختت میشه گریه کنی، حتی وقتی غمگینی.
* عصبانی میشی ولی نشون نمیدی.
* نمیتونی راحت از کسی تشکر، عشق یا تحسین کنی.
* همیشه سعی میکنی "عادی" باشی و احساساتت رو پنهان کنی.
* در موقعیتهای احساسی، سریع بحث رو عوض میکنی یا سکوت میکنی.
* فکر میکنی نشون دادن احساس ضعف حساب میشه.
* دیگران تو رو خیلی "خونسرد"، "بیاحساس" یا "بیتفاوت" میبینن، در حالیکه درونت پر از هیجانه.
راهکارهای عملی برای مواجهه با این تله
1. بازشناسی هیجانات:
هر روز چند دقیقه وقت بگذار و ببین دقیقاً چه احساسی داری؟ ناراحتی؟ ترس؟ اشتیاق؟ این احساس رو کجای بدنت حس میکنی؟
2.یادداشتنویسی هیجانی:
قبل از اینکه بتونی با کسی دربارهش حرف بزنی، میتونی احساساتت رو روی کاغذ بیاری.
3. تمرین ابراز احساسات با آدمهای امن:
با یک دوست نزدیک یا کوچ روانشناختی، تمرین کن که درباره احساست حرف بزنی.
4.نفس عمیق و بدنآگاهی:
بازداری هیجان با تنش عضلانی همراهه. تنآرامی یا تنفس شکمی میتونه کمک کنه بدنت به احساسات اجازه بده حضور پیدا کنن.
5.بازنویسی جملات محدودکننده:
به جای "گریه زشته" بگو: "گریه یک واکنش طبیعیه، مثل خندیدن".
پرسشنامه سنجش تله بازداری هیجانی
به هر سؤال از ۱ تا ۵ امتیاز بده (۱=کاملاً مخالفم / ۵=کاملاً موافقم)
1. وقتی ناراحتم، سعی میکنم هیچکس متوجه نشه.
2. بیان خشم برایم سخت و ناراحتکنندهست.
3. اگر احساس شادی یا عشق دارم، نشون دادنش برام سخته.
4. فکر میکنم بیان احساسات باعث میشه دیگران فکر کنن ضعیفم.
5. در محیط کار ترجیح میدم احساسات رو کنترل کنم.
6. معمولاً در جمعها بیتفاوت بهنظر میرسم، حتی وقتی درونم در حال انفجاره.
7. ابراز هیجان یا شور و شوق رو نشانه بیپروایی میدونم.
8. وقتی ناراحتم، سکوت میکنم و کنار میکشم.
9. نشون دادن ترس یا غم باعث میشه احساس آسیبپذیری کنم.
10. فکر میکنم باید همیشه منطقی و خونسرد باشم.
تفسیر امتیاز:
10 تا 20: احتمال ضعیف بودن این تله
21 تا 35: این تله تا حدی فعاله و میتونه گاهی مانع بشه
36 تا 50: احتمالاً تله بازداری هیجانی بهطور جدی در زندگیات اثر داره
نتیجهگیری
تله بازداری هیجانی ممکنه سالها با ما همراه بوده باشه، ولی این بهمعنا نیست که نمیشه بهش آگاه شد یا تغییرش داد. هر قدم کوچکی در جهت ابراز احساسات، میتونه شروعی باشه برای تجربه ارتباطهای اصیلتر، زندگی سبکتر و رشد حرفهای عمیقتر.
در هموار، ما فضایی ساختیم برای اینکه خودت باشی؛ چه در حال کار، چه در حال یادگیری. اگر میخوای در کنار افرادی باشی که رشد شخصی رو جدی میگیرن، به ما بپیوند.